یادداشت آروشا دهقان

                انتظار داشتم بعد از حدود دو ماه وقتی که روی کتاب گذاشتم، یک ریویوی پر و پیمان بنویسم اما بیست و چهار ساعت و فکر کردم و نشد.

میگن این کتاب شاهکار دایستایوفسکیه. من هم برادران کارامازوف رو دوست داشتم ولی نه به اندازه ی جنایت و مکافات برای همین هر چی تلاش می کنم نمی تونم بهش چهار ستاره بدم . برای من هنوز هم جنایت و مکافات در مقام شاهکار قرار داره. 

به نظرم بعضی از جاهای این کتاب خیلی کش دار بود؛ مثلا در دادگاه ماجرای میتیا بارها و بارها از زبان اشخاص گوناگون تکرار شد در حالی که خواننده حتی پیش از این هم کل ماجرا رو میدونست. 
البته که سخنرانی کردن و حرف زدن از هر چیزی و هر موضوعی، ویژگی ادبیات کلاسیک روسیه و به ویژه ویژگی کتاب های داستایوفکیه و من هم با آگاهی از این مورد بود که این کتاب رو آغاز کردم اما برادران کارامازوف دیگه زیادی کش دار بود. 
به نظرم می رسید که بعضی از شخصیت ها (مثل ایلیوشا) کاملا اضافه بودند و اگر حذفشون هم بکنیم هیچ اتفاقی نمی افته. ایلیوشا نه مثل سالک زوسیما سخن خاصی میگه و نه مثل اسمردیاکف نقش خاصی داره فقط برای اینه که ویژگی های قهرمانانه ی آلیوشا رو به رخ مخاطب بکشه که البته به نظرم آلیوشا چندان هم قهرمان از آب درنیامده. اگر در مقدمه نخوانده بودم که داستایوفسکی او رو قهرمان کتابش میدونسته، امکان نداشت این رو بفهمم.  
با همه ی این ها، نمیشه منکر جذابیت کتاب ( به ویژه در یک سوم پایانی) شد.
اگر با ادبیات روسیه و اطناب های داستایوفسکی آشنا هستید، حتما برادران کارامازوف رو بخوانید اما هیچوقت با این کتاب وارد ادبیات روسیه نشید چون قطعا براتون حوصله سربر خواهد شد.

پ.ن: به نظرم جذابت ترین شخصیت این کتاب ایوان بود. عقاید و افکارش در اون زمان و میان سالک زوسیماها و آلیوشا ها واقعا جالب و قابل تامل بود.
        
(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.