یادداشت سیده زینب موسوی

                من بعد از خوندن کتاب رویای نیمه‌شب این کتاب رو شروع کردم. با توجه به اینکه از اون یکی چندان خوشم نیومده بود با انتظارات پایین‌تری با این کتاب مواجه شدم، در حدی که شاید اگر از قبل نخریده بودمش و صوتی نبود اصلا سراغش نمی‌رفتم...

کتاب به نظرم خیلی خوب شروع شد. ما در جریان گفتگوی دعبل با همسفرش در راه رسیدن به شهر بغداد با شخصیت اصلی آشنا می‌شیم. این گفتگوی اولیه رو واقعا دوست داشتم و توی دلم خوشحال شدم که قراره یه کتاب عالی پر از جملات نغز و تأمل‌برانگیز رو بشنوم. 

ولی متأسفانه اینطور نشد... اولین بارقه‌های این حالت از جایی شروع شد که نویسنده شروع به توصیف یک زن و عشق دعبل به اون زن کرد...

صورت گلگون و اندام موزون و ... دعبل با دیدن همین چیزا و بدون اینکه هییییچ‌گونه شناختی از این آدم داشته باشه یک دل نه صد دل عاشقش میشه...
اشتباه نکنید! من نمی‌گم نگاه اول مهم نیست! ولی به نظرم نگاه اول نهایتا می‌تونه باعث بشه شما از طرف مقابل خوشتون بیاد و اون به دلتون بشینه! نه اینکه با همون نگاه اول حاضر باشید جونتون رو به پاش قربانی کنید!

بعد واقعا چطوره که فقط زن‌های خوشگل این سعادت رو دارن که طرف عشق بقیه قرار بگیرن؟ جدا مهمترین ویژگی یه زن زیبایی ظاهریشه؟! 
فکرم نکنید مثلا این آدم فقط به چشم دعبل اینقدر زیبا اومده نه! کل داستان روی این محور می‌چرخه که همه از زیبایی این خانم واله و شیدا شدن و برای به دست آوردنش با هم مبارزه می‌کنن! حتی انگشتان کشیده و شانه‌ها و قد بلند این خانم مایه حسرت و رشک زنان و طلب مرداست!

جدای از این موضوع، به نظرم توصیفات کتاب از زندگی درباریان هارون و کلا زندگی اشرافی در بغداد خیلی زیبا بود و واقعا می‌تونستی همهٔ صحنه‌ها رو پیش چشمت ببینی (و بعد با خودت فکر کنی آیا تو می‌تونستی از این همه ناز و نعمت چشم‌پوشی کنی؟) صحبت‌های دعبل با درباریان رو هم دوست داشتم، خیلی گستاخانه و همراه با طنازی هنرمندانه بود.

 ولی بعد از اینکه با چرخش روزگار دعبل از این صحنه‌ها دور شد و سفرش رو در فرار از مأموران حکومتی آغاز کرد، رمان به شدت خسته‌کننده شد و یا اتفاق خاصی نمی‌افتاد یا اتفاقات رو از n کیلومتری می‌شد حدس زد :) خلاصه به سختی تا آخرش پیش رفتم :)

با وجود اینها اجرای صوتی کتاب خیلی خوب بود. برای هر شخصیت از صداپیشه‌های متفاوت و متناسب با خودشون استفاده شده بود که گوش دادن به کار رو مثل یه نمایش صوتی می‌کرد.
        
(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.