یادداشت زهرا دشتی
1403/5/30
اریک نه ساله از پیانوی کهنهای که میراث خانوادگیشان است بیزار است، چون تنها چیزی که از آن شنیده، صداهای ناخوشایندی است که خواهرش با آن ایجاد میکند. تا روزی که خاله جوان و مرموزش، امه، به خانهی آنها میآید و پشت آن پیانو مینشیند و قطعهای از شوپن را مینوازد. جادوی موسیقی شوپن، اریک را مسحور میکند و تصمیم میگیرد که شوپن بنوازد اما آن چنان که آرزو دارد، موفق نیست. سالها میگذرد و در جوانی و در راه رسیدن به این آرزو با زنی میانسال به نام مادام پیلینسکا آشنا میشود که استاد موسیقی به ویژه شوپن است و طریقهی عجیبی برای آموزش اریک جوان دارد. داستان مادام پیلینسکا و راز شوپن در واقع داستان لمس زندگی است. داستان درک لطیف زندگی، جذبه، عشق و نور است و ما در این سفر با اریک جوان هم سفر میشویم. این رمانِ کوتاه، خوشخوان و گیراست و من در یک نشست آن را نوشیدم. اگر جزئیات و لطایف زندگی شما را به وجد میآورد توصیه میکنم حتما این کتاب را بخوانید. این اثر که به قلم اریک امانوئل اشمیت به تحریر درآمده با ترجمه عاطفه حبیبی در نشر چترنگ چاپ شده است.
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.