یادداشت زهرا میکائیلی

                اول "مادربزرگ سلام رساند و گفت متاسف است" را خواندم و واقعا از بریت ماری لجم می‌گرفت! یکی دو سال بعد که این کتاب را خواندم، خیلی بیشتر درکش کردم و البته دلم براش سوخت!
        
(0/1000)

نظرات

من حتی توی مادربزرگ  سلام می رساند هم بریت ماری رو دوست داشتم، اونجا که مادر السا می گفت وقتایی که مادربزرگ خونه نبود من بریت ماری رو داشتم
آه، بریت‌ماری عزیز ...
اون خانم خوبی بود که زمانه‌ رفتار خوبی با اون نداشت و من به خاطرش چند بار گریه کردم توی مادربزرگ سلام میرساند و میگوید ... 🥲🥲
و عمق تنهاییش رو با گوشت و پوست و استخونم حس میکردم و خیلی وقتا بهش میگفتم منم همین طور عزیزم منم همین طور 
از همون اول به خاطر لیست نوشتن و برنامه ریزی هاش دوسش داشتم🥲😂
قلم‌ فردریک بکمن یک دنیارو خلق میکنه و نمیدونم چطور هر بار قدم قدم وارد اون دنیا میشم و به مدت ها طول میکشه که ازش بیام بیرون ...