یادداشت سید محمد بهروزنژاد

«به نام خد
                «به نام خدا»
در ایران دورفمن را بیشتر به خاطر رمان «اعتماد» و نمایشنامه «مرگ و دختر جوان» می شناسند و درباره داستان های کوتاهش تا به حال سخنی به میان نیامده بود ، چون ترجمه نشده بودند .
بعد از خواندن این سه داستان در می یابید که دورفمن غیر از اینکه  رمان نویس و نمایشنامه نویس  قابلی ست ، داستان کوتاه نویس ماهری هم هست .

داستان اول  ، «همه ی دار و ندارم»  ،به نظر من بهترین داستان این مجموعه است.
بدون هیچ گونه اضافات ، با دیالوگ و سیر در افکار شخصیت اصلی پیام خودش را می رساند و در این مسیر ریتم داستان ذره ای کند نمی شود . شور انگیز و دغدغه مند بود . 
 «همه ی دار و ندارم» روایت مبارزان است. کسانی  که در راه وطن از زندگی خودشان گذشتند و این ایثار را  همچون ترانه ای در  گوش فرزندان خود زمزمه کردند تا فرزندانشان هیچ گاه آن را فراموش نکنند.

داستان دوم ، «خورش» ، درباره زنی ست که  تلفن خانه اش زنگ می خورد و صدای پشت تلفن می گوید که همسرِ مبارزش را در زندان دیده و به زن اطمینان می دهد که شوهرش زنده است .
کوتاه تر از داستان اول بود. و همچون اولی دردناک.
 این بار ما با روی دیگر مبارزه در راه وطن رو به رو می شویم . زجری که همسر و خانواده ی مبارز می کشند.

داستان آخر ، «امنیت» ، بلندترین داستان این مجموعه است. 
زمان داستان  رفت و برگشتی  ست و زاویه دید اول شخص . ما بیشتر  ذهنیات راوی را دنبال می کنیم و فرم اثر به گونه ای ست که با خلاصه داستان ، تقریبا همه ی داستان  فاش می شود.
همین قدر بدانید که این یکی خلاف دو داستان قبل ، بیشتر خانوادگی ست ، هرچند که خالی از سیاست هم نیست.

در این سه داستان خبری از آن نسبی گرایی «اعتماد» و حقیقت گریزی «آلگرو» نیست. 
 اینجا ما با دورفمنی  آشنا می شویم که مبارزه در راه وطن را یک ارزش غیرقابل انکار می داند و مبارزان را  انسان هایی قابل ستایش.
پایان هر سه داستان باز است و به سیاق داستان های مدرن  نتیجه گیری به عهده مخاطب است.
ترجمه کتاب روان و عالی بود. 
امیدوارم از دورفمن داستان کوتاه های بیشتری  ترجمه شود.
پ.ن: کتاب را نشر افق و با ترجمه اسدالله امرایی در مجموعه شاهکارهای پنج میلی متری منتشر کرده.
        
(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.