یادداشت زرفشانی

زرفشانی

زرفشانی

3 روز پیش

        وقتی عربیکا را می‌خواندم به یاد روایت فتح شهید آوینی می‌افتادم. در روزهای سخت دفاع مقدس گزارش‌های متعددی از جنگ بود که کدام شهر سقوط کرد یا پس گرفته شد. چند نفر شهید  یا زخمی شدند. پیروز شدیم یا شکست خوردیم و... اما روایت فتح روایتی متفاوت بود. روایت فتح چهره دیگر جنگ را آشکار می‌کرد و زیبایی و شکوهی که در جریان بود را عیان می‌کرد. روایت فتح، روایت اتصال زمین به آسمان و احوال انسان‌هایی بود که در جذبه حق قرار داشتند.دوربین روایت فتح آنچه در باطن صحنه بود را نمایش می‌داد. عربیکا از این وجه توانسته به این نوع روایت نزدیک شود و احوال مردمی را روایت کند که در مسیر تحقق کلمه لااله الا الله هستند. مردمی که به راستی از دنیا بریده‌اند و قدم در سبیل‌الله گذاشته‌اند.
وقتی عربیکا را می‌خوانی احساس می‌کنی حیات حقیقی در لبنان جریان دارد و از خود می‌پرسی اگر آنها زندگی می‌کنند پس من چه می‌کنم؟ من کجای این عالم ایستاده‌ام و به چه مشغولم؟
وقتی عربیکا را می‌خوانی احساس شوق و شعف داری نسبت به حماسه‌ای که در جریان است و از سر عهد مشترکی که مابین ما و همه اهالی جبهه مقاومت است همزمان احساس افتخار و رنج را تجربه می‌کنی و در کنار همه اینها احساس شرم می‌کنی که در  باتلاق عادات روزمره فرورفته‌ای و از نعمت‌هایی که داری غافلی. نعمت آسایش، امنیت، خانواده و از همه بالاتر نعمت انقلاب اسلامی و ولی امر که از بالاترین نعمت‌هاست.
امید است که از خواب غفلت بیدار شویم و به غافله کربلا بپیوندیم.
      
96

3

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.