یادداشت احسان قائدی

                دکان سه نبش حدادپور جهرمی
اول: ژانر امنیتی در داستان همیشه برای مخاطب جذاب است چون هم به اندازه کافی کشمکش و تعلیق دارد و هم مخاطب هیچ اطلاعاتی درباره این زمینه ندارد بنابراین شما هم چیزی را می توانی به خورد مخاطب بدهی بدون انکه اعتراض بشنوی فقط کافیست کمی قدرت تخیل ات خوب باشد

دوم: حیفا تقریبا اولین کتابی بود که در ژانر امنیتی به خوبی دیده شد و مخاطب را جذب قلم حداد پور جهرمی کرد. کف خیابون کتاب بعدی او هم با تمام نواقصش خوب ارزیابی شد اما حداقل در دو کتاب دیگرش یعنی حجره پریا و تب مژگان عملا نویسنده داستان را با توهمات و تخیلات با اندکی رنگ و بوی جنسی آمیخته و روانه بازار کرده کرده است. اوج این موضوع را در داستان نه! می توان مشاهده کرد

سوم :داستان «نه» بقدری ضعیف و آبکی است که نه می شود نام داستان بر آن گذاشت نه می شود آن را مستندات علمی نامید . شما هر پنجاه صفحه با اطلاعاتی کپی شده روبه رو هستید که اصلا نه به فهم شما از شخصیت ها کمک می کند نه به پیش برد داستان. گویی نویسنده تلاش کرده است به هر صورت که شده کتاب را قطور کند هر قسمتی از داستان حذف شود و خللی به روند داستان وارد نکند یعنی اضافه است این یعنی بیش از نیمی از کتاب اخیر حداد پور جهرمی چیزی فراتر از خزعبلات است.

چهارم: اخیرا حداد پور جهرمی با مخالف تراشی خیالی برای کتابهایش خوب توانسته است فروش را بالا ببرد گویی این فضا برای حدادپور جهرمی دکان سه نبشی شده است که حتی کتاب اخیر خودش را خودش چاپ کرده و این کتاب را به هیچ انتشاراتی نداده قابل تامل انکه این کتاب ها از لحاظ تکنیکی ضعیف ارزیابی میشوند و این نباید به اسم بچه های انقلابی تمام شود نویسنده این مجموعه در حال نوشتن کتابی های بازاری بفروش است همین
        
(0/1000)

نظرات

آفرین
به شدت موافقم..
عالی 👌
وقتی یه نویسنده دلسوزانه از خیلی چیزای سیاسی و مذهبی پرده بر میداره  میشه یه نویسنده که فقط به فکر پوله
البته برداشت من از متنتون فقط همین بود
همه داستانشون  پر فروشن چرا خوب قطعا قلم حسابی دارن و موضوعات جذاب تری که خیلی از نویسنده ها نمیرن سراغش 
کتاب هایی که نوشتن نظیرش پیدا نمیشه و از نقد هاتون فقط تب مژگان صحت داره