یادداشت Davoud sarvi
12 ساعت پیش
4.2
218
در طول داستان به تدریج لایههای شخصیت اوه را باز می شود. او را پیرمردی واقعی، صادق و سازش ناپذیر نشان میدهد که اشتباه برداشت کردن از رفتارش بسیار آسان است. اما با کمیدقت به این پرتره انسانی متوجه میشوید که غم و اندوهی در زندگی او وجود دارد که به اشکال مختلف ظاهر شده است. درنهایت نه تنها درک میکنید که چرا اوه این گونه هست، بلکه عاشق او میشوید و شروع به ریشه یابی رفتارهایش میکنید.،قهرمان رمان. اوه بیوه ۵۹ ساله ای است که وقت خود را صرف اجرای قوانین محله و غر زدن از وضعیت کنونی جهان میکند. او چندین بار تلاش میکند خود را بکشد، اما همسایههای فضول جدیدش، پروانه و پاتریک، مدام به گونهای مانع او میشوند. دوستی بین آنها شکل میگیرد و در پایان رمان، اووه فرصتی دوباره به زندگی میدهد.، مردی به نام اوه داستان روزگار پیرمردی است کم حرف، سختکوش و بسیار سنتی که اعتقاد دارد همه چیز باید سر جای خودش باشد. او سالها با قوانین سفت و سختش و همسرش که عاشقانه دوستش دارد زیسته و حالا انگار به آخر خط رسیده است. تا اینکه یک روز صبح ماشین یک زن باردار و شوهرش که قرار است همسایهی او شوند به صندوقِ پستیاش کوبیده میشود و این آغاز ماجراست.،
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.