بهتر انتخاب کن، بهتر بخوان

یادداشت سارا مستغاثی

                از خواندن این کتاب تا حدودی لذت بردم. قلم نویسنده خوب بود. کشش و طنازی خوبی هم داشت. ولی می توانستم بیشتر هم از آن لذت ببرم اگر اصلیت نویسنده ایرانی نبود. البته خیلی بی انصافی است که بگویم اگر خانم جزایری مثلا ژاپنی یا ایتالیایی بود، دیگر جنبه های آزار دهنده ی کتاب اذیتم نمی کرد.
من در این کتاب فقط دو نوع ایرانی دیدم. ایرانی هایی که در تظاهرات علیه شاه شرکت می کنند و خویی ترسناک و کمی وحشی دارند و اعمال زشتی مثل گروگان گیری را انجام می دهند و گروهی دیگر انسان های خوب و صلح طلب ولی ساده و عقب افتاده اند و حتی گاهی تا مرز حماقت هم پیش می روند. دلم برای خانواده ی نویسنده به خصوص پدرش سوخت.
خانواده ی دوما به عنوان مهاجرانی که در این کتاب مطرح شده اند باید نماد ایران باشند. چند نفر در ایران از بزرگترین دل خوشی هایشان جلوه های ویژه ی دزدان دریایی کارائیب است؟ واقعا آن قسمتی که پدر و عمویش نهارشان را از کالا های رایگان خوردند بهم برخورد.
البته اگر این کتاب در ایران چاپ می شد وضعیت فرق می کرد ولی وقتی این کتاب را کسانی بخوانند که اصلا نمی دانند ایران کجای نقشه است راجع به ما چه فکری می کنند؟
الان که فکر می کنم شباهتی می بینم بین این کتاب و "خاطرات صد در صد واقعی یک سرخ پوست پاره وقت". با این تفاوت که در آن کتاب گفته بود چرا مردمش به آن بد بختی رسیدند.
با همه ی این حرف ها خوش حالم که این کتاب را خواندم و از بعضی بخش هایش واقعا لذت بردم.

پی نوشت: با تشکر از خانم توکلی و لیلی البته:))
        
(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.