یادداشت محمد

محمد

1402/06/03

                من کتاب صوتی این اثر را با صدای خانم «آزاده مویدی فرد» گوش دادم که خوب بود بجز زمانی که می خواست صدای مردانه را اجرا کند که ... می گیرید چی میگم؟
قضیه از این قرار است که دخترمون شوهر میخواهد و هرکس از راه می رسد را می خواهد تبدیل به شوهر کند حتی صدای ضبط شده سامانه های شهرداری!
بامزه و در عین حال لوس بود!
یک نکته که در طول کتاب بهش فکر میکردم این بود: به نظرم پیاده کردن طنز در واقعیت بهتر است تا این که در یک دنیای بدون چارچوب داستان را روایت کنیم چون چارچوب می تواند خلق موقعیت طنز کند. اگر در فضایی که مخاطب نمی شناسد و قواعد آن را نمی داند داستان سرایی کنید نتیجه ای جز گیجی مخاطب ندارد. قواعد پیش فرض را باید استفاده کنید یا باید قواعد دنیای خودتان تشریح کنید. یک جا شما غیرت را وارد داستان می کنید ولی در حالی که داستان شما چارچوب ندارد. منظور از چارچوب را که می دانید چیست؟! برای من این موضوع شیرینی متن را می گیرد یا کاهش می دهد.
این سری نظرات درباره طنازی خانم ها دارم که جامعه تحمل شنیدنش را ندارد، بگذریم🧐
        
(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.