یادداشت ایمان حیرانی

                پایان صدسال تنهایی!


گویا آبنبات لیمویی، آخرین آبنباتی است که از دست محسن و کاچگی‌ها و پرچنگی‌هایش می‌خوریم. یحتمل او بایستی بعد از ازدواج کاچگی خود را بگذارد کنار و عاقل شود. 
آبنبات لیمویی پایان صدسال تنهایی محسن بود که بالاخره مخاطبش اخیش گفت. لیمویی مانند نارگیلی جنبه‌های واقعی و چه بسا تلخی در داستان داشت که خواننده را به اطمینان میرساند که یک جای کار نویسنده میگوید این داستان کاملا واقعی‌ست! همین شاید کمی ضدحال بود، البته شاید من فقط این حس را داشتم! 
محسن در دو آبنبات اخیر نه تنها اتفاقات و سن و سالش بیشتر و بزرگتر شده که بلکه بعضی شوخی‌های و ادبیاتش هم متناسب با خود بزرگتر شده. نقطه قوت است از این جهت که نویسنده متناسب با فضای داستان ادبیاتش را صورت می‌دهد و البته محل توجه هست برای مربیان و والدینی که میخواهند عزیزانشان به یکبارگی تمام آبنبات‌ها را بخوانند!!

پایان صدسال تنهایی و وصال در کنار ختم بخیر شدن داستان، غم فراقی را برای مخاطب می‌آورد که ان شالله به زودی زود هم با لعبتکان و هم با ادامه آبنبات‌ها، مهراد صدقی کاممان را شیرین کند!

(طراحی تو ذوق زننده جلد را همه گفته‌اند و نویسنده عذرخواهی کرده، امیدوارم نشر دیگر از این خوش سلیقگی‌ها تکرار نکند! )
        
(0/1000)

نظرات

اگر جلد جدید را با آبنبات لیمویی چاپ کنند واقعا میخرم و نسخه فعلی رو میفروشم‌... چون طراحی قبلی کتاب ها خیلی دلنشین بود
1
آره واقعاً طراحی جدید رو مخه 
ولی به‌نظر من محسن متاهلی که مُخ زنش رو میخوره و همچنان هرزه چنه ست جذاب‌تره 😂
1
بعید نیست :)))