بعد از خواندن کتاب در ذهنم دنبال جمله ای بودم که بتواند سادگی،صفا، مهربانی ذاتی،اقتدار و تعصب سردار را در پشت قلم خام خودنوشتش جمع کند که رسیدم به این جمله چطور آن چوپان سختی کشیده امی رسول الله شد؟
واقعا سردار چگونه از قالب یک زندگی کاملا روستایی به چنین مقام دنیایی و اخروی رسید؟