یادداشت

پذیرفتن - مجموعه شعر -
        هیچ وقت نتونستم با این سبک شعرها ارتباط خوبی برقرار کنم نمی دونم برای چی می خونمشون!
تعدادی آن از شعرهایی که میشه گفت نسبت به بقیه شون برام جالب تر بود:
1:
می ریزم
ریز
ریز
ریز
چون برف
که هرگز هیچ کس ندانست
تکه های خودکشیِ یک ابر است
2:
باد می آید
به موهایم دست هم نمی زند
شعله ای را در اعماقم
خاموش می کند
می رود
3:
مسافران سوار شدند
و ناخدا بادبان ها را کشید

دریا اما
صبح، زودتر بیدار شده بود
و پیش از آن ها
رفته بود
4:
قسمتی از شعری برای صلح:
باید قبول کنیم
که هرگز
هیچ سربازی
زنده از جنگ برنگشته است
-----
و چند تای دیگر...
      

4

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.