یادداشت نگار عباسزاده
1400/11/6
3.4
6
اگر از ۱۹۸۴ جورج اورول، فارنهایت۴۵۱ ری بردبری یا هر رمانی در ژانر پادآرمانشهری لذت بردید خوندن پلیس حافظه رو بهتون پیشنهاد میکنم، در غیر این صورت بهتره که سراغش نرید. داستان در جزیرهای که اسمش رو نمیدونیم اتفاق میافته. جایی که مردم با ناپدید شدن چیزهای مختلف در زندگیشون کنار اومدند. با ناپدید شدن عطر، زمرّد، تقویم یا حتی گلها و پرندهها میشه کنار اومد اما با ناپدید شدن رمانها باید چهکار کرد؟ از اون بدتر وقتی اعضای بدن انسان ناپدید شدند چه باید کرد؟ پلیس حافظه رو بخونید و در انتها به این فکر کنید که همین الان هم گونههای زیادی از جانوران، کوههای یخ و تعداد زیادی از فرهنگها،زبانها و رسمالخطها عملا ناپدید شدند و ما هم نه تنها با این ناپدید شدنها کنار اومدیم بلکه مسببین اصلیش هستیم. چقدر طول میکشه تا نوبت به خودمون برسه؟
(0/1000)
1403/2/6
1