یادداشت نگار عباس‌زاده

پلیس حافظه (رمان)
        اگر از ۱۹۸۴ جورج اورول، فارنهایت۴۵۱ ری بردبری یا هر رمانی در ژانر پادآرمان‌شهری لذت بردید خوندن پلیس حافظه رو بهتون پیشنهاد می‌کنم، در غیر این صورت بهتره که سراغش نرید.
داستان در جزیره‌ای که اسمش رو نمی‌دونیم اتفاق می‌افته. جایی که مردم با ناپدید شدن چیزهای مختلف در زندگیشون کنار اومدند.
با ناپدید شدن عطر، زمرّد، تقویم یا حتی گل‌ها و پرنده‌ها می‌شه کنار اومد اما با ناپدید شدن رمان‌ها باید چه‌کار کرد؟ از اون بدتر وقتی اعضای بدن انسان ناپدید شدند چه باید کرد؟
پلیس حافظه رو بخونید و در انتها به این فکر کنید که همین الان هم گونه‌های زیادی از جانوران، کوه‌های یخ و تعداد زیادی از فرهنگ‌ها،زبان‌ها و رسم‌الخط‌ها عملا ناپدید شدند و ما هم نه تنها با این ناپدید شدن‌ها کنار اومدیم بلکه مسببین اصلیش هستیم. چقدر طول می‌کشه تا نوبت به خودمون برسه؟
      
2

4

(0/1000)

نظرات

کتاب هم به دنبال این بود که مسبب این ناپدید‌شدن ها رو مردم بدونه؟!
1

1

تا جایی که یادم میاد نه. داستان دنبال علت ناپدید شدن ها نمی‌گرده.   چیزی که من گفتم از این باب بود که  توی داستان مردم صرفا قربانی این قضیه بودن ولی  در عالم واقع نسل بشر مسبب ناپدید شدن خیلی چیزهاست. مثلا شیر ایرانی که منقرض شده قربانی شکار بی رویه در دوره قاجاریه است. یا کوه های یخی که آب شدن و از بین رفتن حاصل گرمایش جهانی ایجاد شده توسط انسان  است. 

1