یادداشت میم مهرابی
بعد از پرشی که سالنوشتاری آثار نادرخان داشتم، این کتاب رو مطالعه کردم. ابراهیمی با فانوسی بعنوان راهنما، رمز ورود به جهان قصههای کوتاه کتاب را، درک معنا و مفهومها معرفی میکند. و هرچه نباشد فهمیدهام که نادرابراهیمی شیفته نوشتن لایههای سفت و سخت است! فصل اول کتاب از فوقالعادهترینها بودند: نصف صحفه "تصلیح"، داستانی برگرفته از واپسین کلام مسیح (ع) "الهی! لماذا تَرَکتَنی؟"، نوشتهای بیحد زیبا و ادبی از مصابا و گاجرات"مدائن رویا"، دیو باد و کی رنگ اسب چوبی من و یک قصه دیگر. که در بین فصل اولیها کی رنگ... از لطیفترینها بوده است. فصل دوم اما درخشان نبود و من نتوانستم از دریچهای برای فهم قصههایش وارد شوم. ... با تمام اینکه فصل اول بهجانم نشست، اما هنوز نادرخانِ و داستانهایش، مونده که برسه به تصورات و چیزهایی که قبلا از او خوانده بودم!
18
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.