یادداشت امیرمحمد سالاروند

کارنامه اسلام
        کارنامه‌ی اسلام را نمی‌توان تحقیقی مستقل دانست. هر چند زرین‌کوب در مقدمه‌ی کوتاهی که بر چاپ دوم کتاب نوشته به مستشرقین تاخته است، اما عملاً کار خودش بر اساس نوشته‌های آن‌ها شکل گرفته. ارجاعات کتاب اصلاً کم نیست اما ارجاع به منابع دست اول در آن نادر است. به نظر ‌می‌رسد که نوشته‌های محققین به فرانسه و انگلیسی و آلمانی را به دقت خوانده است اما به منابع اصلی جز در حد نگاهی گذرا کاری نداشته است. 
داوری در باب دست‌آوردهای تمدن اسلامی و کارنامه صادر کردن برایش، نیاز به نگاهی جامع‌تر و کوششی مضاعف دارد. نگاه زرین‌کوب به «غرب» محدود شده است؛ مدام از تأثیرپذیری جهان اسلام از یونان و تأثیرگذاری‌اش بر اروپا سخن می‌گوید اما حتی از ایران چندان حرفی به میان نمی‌آورد، از هند و دیگر ملل که تقریباً هیچ. 
زرین‌کوب، هم می‌خواسته «شوق و هیجان تازه‌ای برای اخذ و توسعه‌ی دانش امروزی» ایجاد کند که خوانندگان «بیهوده در آنچه فقط مربوط به گذشته است در دام غرور و آفت‌های آن گرفتار نشوند» (مقدمه) و هم اسلحه‌ای برای اسلام دست‌وپا کند که به مقابله‌ی با غرب برخیزد که؛«اگر دنیای اسلام می‌خواهد در این معرکه‌ی مخفی هم ... پیروزی یابد، چاره‌ای جز آن ندارد که در ٬٬نوع اسلحه‌٬٬ی خویش تجدید نظر کند، و بر اساس علم و فرهنگ گذشته‌ی خویش -نه آنچه کورکورانه از غرب گرفته است-‌ بنای علم و فرهنگ تازه‌ای بگذارد» (۱۹ و ۲۰). راهی که برای رسیدن به این اهداف در پیش گرفته، ساختن تصویری کلی است از تسامح در تمدن اسلامی و نشان دادن پذیرش دانش‌های خارجی و تکمیل و ترکیب و توسعه‌ی آن‌ها، تا گذشته‌پرستان را معتدل کند و مرور سریع نام‌ دانشمندان مسلمان و کتاب‌ها و دستاوردها و بعضاً نشان دادن تأثیرگذاری‌شان بر جهان غرب، تا به خودکم‌بینان تلنگری بزند که فکر نکنند همه چیز جای دیگری است.
به نظر من اما زرین‌کوب در رسیدن به اهدافش ناکام بوده است. در لابه‌لای کتابش ایده‌های درخشانی می‌توان پیدا کرد. اما او توجه نداشته که برای به ثمر رساندن این ایده‌ها نمی‌توان صرفاً بر آثار تحقیقی تکیه کرد. در این موضوعات گاهی باید چرخ را از نو اختراع کرد. باید منابع دست اول را کاوید، هم منابعی که محققین پیشین دیده‌اند، هم منابعی که از چشمشان جامانده یا به آن‌ها دسترسی نداشته‌اند. اگر محققی به مستشرقین بدبین است و می‌خواهد «با همان چشمی به فرهنگ گذشته‌ی اسلامی بنگرد که خود مسلمین گذشته بدان می‌نگریسته‌اند» (مقدمه) کارش سخت‌تر هم می‌شود، طبیعتاً نمی‌تواند نگاه مسلمینِ گذشته را بفهمد اما کتاب‌هایشان را نخواند. کارنامه‌ی اسلام انگار به تعجیل نوشته شده، انگار هنوز خام است. برای ۵۰ سال پیش شاید کار زرین‌کوب بد نبوده اما امروز دیگر کهنه شده است. اینکه هنوز این کتاب منبع می‌شود، حتی انگار در دروس تخصصی دانشگاهی، یا به کردی و روسی ترجمه‌اش می‌کنند، ناراحت‌کننده است. نمی‌دانم در این موضوع، که بسیار هم کلی است اثر بهتری داریم یا نه. اگر نداریم و دستمان خالی است و باید به این کتاب اکتفا کنیم، چطور بگویم؛ جای تأسف است.
      
1

3

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.