یادداشت سید علی مرعشی

                "مکان های عمومی"
مجموعه داستانی از نادر ابراهیمی است.

یکپارچه نوشتن از یک سلسله داستان های مختلف آسان نیست اما همین بس که در یک داستان به ملال انگیزترین وجه ممکن شخصیت کرخت و سوخته ای چون شاعر و ادیب را به تصویر کشیده و گفتگوهایی که در مرز میان بی ربطی و معناداری سرگردانند تو را وادار می کنند با توجهی مضاعف به آنها بنگری. اسم شاعر یا تخلصش"نادم" است!

نادر در ماجرایی دیگر از یک مهمانی خسته کننده و بی ربط به تنهایی پرهیاهوی خویش پل می زند. وقتی که ظرافت شاعرانه با کم حوصله گی نویسنده نسبت به رسومات معمول چنین نشست و برخاست هایی همراه می شود، خاطره یک مهمانی اعصاب خورد کن با رفتار تصنعی و تهی میزبانان در ذهن و جان مخاطب زنده می شود.

اجازه دهید یک توصیه کوچک تقدیم نگاه تان کنم: "مجموعه داستان" که می‌خوانی بین هر داستان تنفس و وقفه ای قرار بده، از فضایش بیرون بیا و سعی کن هرچه زودتر وارد فضای داستان شوی، اشکالی هم ندارد که در صفحات اول چند بار برگردی و دوباره بخوانی تا فضای داستان بهتر تو را بگیرد.

به گمانم درک برخی از داستان های این مجموعه در اوقات پس از تاهل سهل تر باشد. منظور این است که آنهایی که چندی از زندگی مشترک شان گذشته و تجربه های زیستی یکسانی دارند و با به ثبات رسیدن دغدغه های جوانی "گذران عمر" می کنند و در پی یافتن دوباره هویت خویش اند، بهتر  با آنها ارتباط برقرار می کنند.

پ.ن: از شما چه پنهان با یکی از داستان ها که گویا روایتی از اتفاقات یک دبیرستان پسرانه بود خیلی ارتباط برقرار نکردم.
        
(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.