یادداشت

راز سیتافورد
        می‌گفتند که کاپیتان ترویلیان مرد ثروتمندی بود. ولی با وجود ثروت فراوان_ و شاید به دلیل ثروت فراوان_ مرد بسیار پول دوستی بود.
.
سیتافورد دهکده کوچکی‌ست که افراد محدودی در اون زندگی می‌کنن. یک روز عصر، یکی از ساکنان جدید دهکده، مهمانی برگزار می‌کنه و برای سرگرمی احضار روح انجام میدن. این روح خبر مرگ کاپیتان ترویلیان رو به اونها میده...

ولی روح!؟ چی کسی پشت ماجرای روح و قتله؟
.
اوایل ترم، پشت سر هم کتاب‌های آگاتا کریستی می‌خوندم.
انگار ذهنم آمادگی به چالش کشیده شدن توسط یه سبک جدید یا نویسنده جدید رو نداشت.
و راز سیتافورد هم جز کتاب‌هاییه که تو همین بازه خوندم و دوستش داشتم.💙
.
چند نکته مثبت کتاب:
❄️در این کتاب پوآرو و خانم مارپل حضور ندارن. ولی سروان ناراکوت جاشون رو پر کرده:
«سروان ناراکوت افسر لایقی بود. ذهن منطقی و روحیه آرام و پیگیری داشت که باعث می‌شد در خیلی از مواردی که دیگران ناکام می‌ماندند، به موفقیت برسد.»
❄️شخصیت های متعدد با داستانی منحصر به خودشون با روایت کتاب جلو می‌اومدن و یه جایی به هم پیوند میخوردن.
❄️محیط برفی کتاب هم قشنگه، حس زمستونی میده.☃️
.
هفتم دی ماه ۱۴۰۲
      

20

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.