یادداشت امیرمهدی دماوندی

        سلام
نمیدونم چرا بعد جک ریچر دیگه هیچ جنایی برام جذاب نمیاد ولی این یکی فرق داره؛نه تنها جذاب نیست بلکه خیلی دارکه،خیلییییی.
اگر داستان دارک دوست دارید حتما بخوانید.
و البته اینم بگم که اخرای داستان واقعا خوب شد.

📌چرا کتاب را خواندم:این کتاب هدیه‌ای است از طرف رفیقی عزیز و به این واسطه خواندمش.

📌داستان:چندتا خط داستانی هست که همش را بگویم اسپویل میشه ولی بطور کلی داستان درباره یک تصادف است که مادر خانواده(لینا)زخمی و در بیمارستان بستری شده و دختر خانواده(هانا)چیز های عجیبی درباره کلبه می گوید.........

📌فضا سازی:شاید مناسب ترین کلمه این باشه《دارک》.
بشدت فضای سیاه و دارک و خشنی داره که من این فضا را دوست دارم اما این کتاب خیلی سطح بالاتری از این دارک بودن را نشان داده و من نپسندیدمش.

📌شخصیت سازی:فقط هانا به دلم نشست.خیلی خوبه این دختر...
و البته خانم دینکی😁

📌امتیاز:در نهایت،امتیاز من ۳ از ۵.

💥بخشی از متن کتاب:
_لینا؟
_بله؟
_به نظرتون می تونین بیشتر برامون بگین؟
چشم هایم را باز می کنم و سعی می کنم دوباره بنشینم.مونیخ بلافاصله از جایش بلند می شود تا بالش را طوری پشتم بگذارد که راحت باشم.
_فقط چند لحظه بهم وقت بدین،باشه؟

#مرور
#فرزند_عزیز