یادداشت ملیحه سادات حق خواه


🧧: مامور
        
🧧: ماموروی 14 ساله، در دهکده‌ای با شیوه‌ای کاملا سنتی کنار والدین و سه برادر کوچکترش زندگی می‌کند. تمام مردم دهکده توانایی کنترل آب را دارند اما خانواده ماتسودا قوی‌ترین نیروی جادویی را در بینشان دارد. مردم این روستا سال‌ها پیش با امپراطوری همسایه جنگیده‌اند و شجاعانه از کشورشان دفاع کرده‌اند و به این تاریخ افتخار می‌کنند. اما با ورود یک دانش‌ آموز جدید به مدرسه و حرف‌های او درباره تاریخ جعلی جنگ، باورهای مامورو نسبت به امپراطوری متزلزل می‌شود. همه چیز ظاهرا آرام است تا اینکه طوفان‌های عجیبی وارد کشور می‌شود. طوفان‌هایی که خیلی زود به دهکده مامورو هم می‌رسند و حقایق زیادی با خود به همراه دارند!

🧧: "شمشیر کایگن" برای من، بیشتر شبیه سفری بود که از مسیرش لذت بردم ولی با رسیدن به مقصد متوجه شدم، تمام لطف این مسافرت به همان مسیر بود.
داستان نشان دهنده جامعه سنتی و رزمی ژاپن است. جامعه‌ای که روح مبارزه و دفاع از میهن در آن الویت دارد. همان‌طور که ساکنان دهکده بارها از جان خود برای دفاع از خاکشان گذشته‌اند.

شروع ماجرا جذاب است و در ادامه و تا حدود ۶۰درصد از داستان، با اتفاقات زیادی که رخ می‌دهد، خواننده را مشتاق نگه می‌دارد. (گرچه زیاد بودن اسامی و القاب ژاپنی در ابتدا گیج کننده است ولی واژه‌نامه و فهرست شخصیت‌ها که در پایان کتاب آمده‌اند، بسیار کمک کننده هستند.) اما پایان بندی کتاب می‌توانست بهتر باشد، بخش‌های احساسی کتاب و همچنین قسمت‌های مربوط به خانواده‌ی ماتسودا پایان قابل قبولی دارد، اما نقطه‌های مبهم زیادی در رابطه با امپراطوری و دشمنان آن وجود دارد. و همچنین برای بعضی اتفاقات توجیه درستی آورده نشده. چیزی که به نظرم بزرگترین نقطه ضعف کتاب محسوب می‌شود.
گویا نویسنده ابتدا سه‌‌گانه‌ای در این دنیا نوشته (که البته جلد سوم آن را ناتمام رها کرده و این سه‌گانه ترجمه و چاپ نشده است)، و بعد تصمیم گرفته تا این کتاب را قبل از وقایع آن سه‌گانه در همین دنیا بنویسند. به همین خاطر شاید به برخی سوال‌ها در آن مجموعه پاسخ داده‌ شده‌ اما خواننده‌ی این کتاب بدون جواب مانده‌ است.

از نقاط قوت کتاب می‌توان به شخصیت پردازی و فضاسازی آن اشاره کرد. بخش‌هایی که در آن از سیستم جادویی کنترل آب یا هوا استفاده می‌شود و مبارزات افراد را روایت می‌کند، آنقدر جذاب و هیجان انگیز هستند که خواننده به راحتی چندین فصل را پشت سر هم می‌خواند. 

کتاب از دو زاویه دید مامورو و مادرش میساکی روایت می‌شود. اما چند جا یک‌مرتبه این زاویه دید به دانای کل تغییر می‌کند. در پایان کتاب هم یکی دو مورد از دید پدر مامورو ماجراها پیش می‌رود. انگار نویسنده نتوانسته زاویه دید مورد نظرش را پیدا کند و هرجا احساس نیاز کرده است، آن را تغییر داده است. 

ترجمه کتاب هم خوب و قابل قبول است.  این نکته را هم اضافه کنم که محتوای کتاب با این حجم از خشونت و سوگ و سایر مسائل به نظر برای نوجوان، تلخ و سنگین است.

در نهایت با توجه به ناامید شدنم از پایان داستان و مسائل و اتفاقاتی که خوب پرداخته نشده بودند و البته حجم و قیمتش، کتابی نیست که به راحتی به دیگران توصیه کنم.
      
1.2k

36

(0/1000)

نظرات

mahsa

mahsa

1403/11/8

هایلایتراشو😍
3

1

😍قابل نداره 

0

mahsa

mahsa

1403/11/8

منم دارم اما اصن چشم و دل سیر نیستم. 😁 به خوشی استفاده کنی. 🤍
@love.is.books 

1

😂😂😂 میفهمم متاسفانه
@IamMahsa 

0

mahsa

mahsa

1403/11/8

چقد انیمه‌ایه کتابش🥹 چیزی از روش نساختن؟ 
1

1

گویا نه، ولی آره انیمه‌ایه خیلی 

1

چه عکس قشنگی😁 
1

1

ممنون🥰😇 

1