یادداشت ن/ لط؋ـے

ن/ لط؋ـے

1403/03/14

                در طول خواندن این اثر خشم  و ترحم نسبت به هر شخصیت به‌هم گره خورده. 
همان اندازه که از هیث‌کلیف عصبانی هستی به او حق میدهی و این یعنی شخصیت پردازی خوب اتفاق افتاده.
قصه  پر کشش‌تر از حد انتظارم بود.
 تعلیق به معنی حقیقی اتفاق افتاده بود.
 هر بخش با بر ملا شدن بخشی از قصه خواننده را غافلگیر می‌کرد تا کلاف ماجراها بیشتر بهم گره بخورد و تنش شعله ور شود.
از صحنه و  فضاسازی به اندازه‌  کافی بهره برده بود
از معایبش میتوانم  به کشتن‌ پشت سر هم شخصیت‌های قصه اشاره کنم.
هرجا نویسنده میخواست تنش را بیشتر کند یا گره را باز کند می‌زد و یک کاراکتر کلیدی را به بهانه‌ ی بیماری حذف می‌کرد و این برای شخص من آزاردهنده بود‌
و نکته بعدی راوی داستان است که در جهت حفظ تعلیق یک آدم غریبه با ماجراست و قصه را از زبان یکی از خدمه می‌شنود؛ اما خودش هیج تاثیری در پیش برد پیرنگ ندارد.
اگر راوی تغییر می‌کرد یا نقشی هم در فراز و نشیب‌های قصه برای راوی فعلی در نظر گرفته می‌شد انتخابش برای روایت منطقی تر به نظر می‌آمد.
        
(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.