یادداشت نوید نظری

        این رمان نه فصل دوم کوری بلکه به نظرم برگردان آن است. در کوری مردم سوژه‌اند و قهرمان و در این یکی حکومت و پلیس و پارلمان!
در کوری کار حکومت جداسازی افراد بیمار است و در اینجا جدا کردن خودش از مردم!
نقطه مشترک که بخاطر آن این کتاب را برگردان آن یکی می‌دانم، گرایشات و علاقمندی‌های نویسنده به جامعه آنارشیست است!
یاری‌گری اجتماعی در شهر بزرگی مثل پایتخت که جایگزین نظامات اداره و حکمروایی شهر شده و از قضا بهتر از آب در آمده است.
هر چند کتاب به علت و پیامدهای نهایی رفتار یک‌پارچه شهروندان در انتخابات عجیب نمی‌پردازد.
اما از توصیف شهری بدون حکومت مرکزی که با نظم یاری‌گری جایگزین شده است خوب برآمده است.
در اخر اما نویسنده معقتداست دولت‌ها نه در درک رفتار مردم توانمند‌اند و نه در حل مشکل آنان بلکه در حذف قهرمانان و روشن‌بینان جامعه عمومی.
در نگارش این کتاب هرچند برخی از سبک‌ها و روش‌های سابق نویسنده نظیر بی‌نامی قهرمانان پایدار است اما به جای لحن سرد و التهاب آفرین کوری، اینجا در بسیاری از قسمت‌ها با لحنی طنز‌گونه مواجهیم که تطبیق راز‌آلودی با سیما و سیرت دولت و کارمندانش دارد.
کتاب به اندازه همان نسخه قبلی گیرایی دارد البته در خواندن و کشاندن شما به دنبال خویش
اما در پایان فاصله زیاد است که از نظر من طبیعی است آن‌جا قهرمان مردم اند و اینجا قهرمان حکومت!
پایان مردم تماشایی تر است تا پایان دولت!
      
84

22

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.