یادداشت فاطمه مجاب

                یه داستان جنایی که بیشترش در ساختمان یک دانشکده می‌گذره. چند پروفسور روی نویسنده‌ی مرموزی به اسم بروکّا کار می‌کنن که آثارش گم شده‌ن و حتی بیوگرافی مشخصی هم ازش وجود نداره؛ که این خودش باعث رقابت و دشمنی بین اون اساتید شده!
راوی داستان پسر جوانیه (استوان میرو) که به عنوان منشی انستیتو ادبیات استخدام و ناخواسته وارد این جریانات می‌شه.

یه فضای تاریک خاصی به کل رمان حاکمه؛ از قتل‌هایی که اتفاق میفته بگیر تا انواع بیماری‌های روانی نادری که برخی شخصیت‌های فرعی دارن، محتوای داستان کوتاه بروکّا که روایت‌های مختلفی ازش وجود داره، و اصلا خود عمارت قدیمی دانشکده به‌خصوص طبقه‌ی چهارم تاریک و مرموزش که تبدیل به محلی برای جمع‌آوری رساله‌ها و اسناد و کاغذها شده (و حتی یه مقاله درباره‌ش نوشته شده با عنوانِ «طبقه‌ی چهارم: دانش جا اشغال می‌کند»)!

پایان کتاب جالب ولی تا حدودی قابل حدس بود و آن‌چنان غافل‌گیرم نکرد، اما از روند اتفاقات کتاب و اون فضایی که گفتم  بیشتر لذت بردم.
ضمنا به نظرم شباهت‌هایی هم با کتاب «جنایات نامحسوس» (از گی‌یرمو مارتینس) داشت (اونجا یه استاد ریاضی و دانشجوش درگیر قتل‌های زنجیره‌ای می‌شدن).
+ ترجمه‌ی کتاب در کل خوب بود، ولی بعضی جاها هم کمی باهاش مشکل داشتم. که شاید به خاطر نثر و اصطلاحات خود نویسنده بوده.
        
(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.