یادداشت مجتبی شیرانی

در انتظار گودو
        آیا تا به حال شده که در مورد تکراری بودن اتفاقات دنیا و زندان بودنش فکر کنید این کتاب اشاره می‌کند بزرگترین زندان، زندان تفکر ماست زندان اعتقادات و دلبستگی های بدون منطق ماست تا زمانی که فکر شما محدود به وظیفه فکر انتظار و... است شما زندانی اید و آزاد شدن از بند این زندان فقط به دست خودتونه نه ناجی دیگه ای گاهی نمی‌دانید چرا منتظر کسی هستید ولی می‌مانید و می‌مانید و می‌مانید
این نمایشنامه شاهکاری پر از نماد و معناست زیستن زندگی و آزاد بودن ذهن گمشده این داستان است و نویسنده به زیبایی هر چه تمام تر در غالب معنا به آن اشاره کرده است که اکثرا از انجیل الهام گرفته شده است
برای مثال Godot به معنی God و خدا 
پسرک که پیام Godot را می آورد مسیح 
درخت خشک و تنها نماد سلیب و درختی که آدم و حوا از ان سیب خوردند 
استراگون در بخشی خود را Adam می‌نامد که نماد آدم می‌تواند باشد که به واسطه خوردن میوه درخت به جریمه کار خود به زمین آماده است 
اطلاعات بالا رو از مقاله ای که نماد های این نمایشنامه رو بررسی کرده بود گزارش کردم 
من ترجمه نجف دریابندری رو خوندم که عالی بود از نظر من
و سوال جذابی که پس از اتمام مطالعه این نمایشنامه به ذهن شما خطور میکنه اینه که
آیا منم شباهتی به افراد این داستان دارم؟
آیا منم منتظر هیچ گودویی هستم؟
      

1

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.