یادداشت عطیه بانو
1402/3/25
3.7
17
خطر اسپویل!! کتاب ١. متن روانی داره ٢. سوژه و ایده داستان زیباست. ٣. مخاطب را با نشانههای هستی آشنا میکنه و به شیرینی، توجه امام به لحظات زندگی ما رو به تصویر میکشه. ۴. با بیان مسائل اعتقادی در مسیر داستان به هدایت غیر مستقیم نوجوان میپردازه. اما با این حال کتاب رو دوست نداشتم! بخاطر تعریفهای زیادی که شنیده بودم برای دخترم گرفتم تا در سن نوجوانی بخونه و خوشحالم اول خودم خوندم. اگرچه سوژه داستان رو دوست داشتم، ارتباط قلبی دختری با آقای همسایه یا همان مسجد امام جواد(ع). ١. روابط و شخصیت های داستان به خصوص شخصیت اول داستان،افسانه؛خوب شکل نگرفته. ٢. استفاده از عبارات و کلمات ناسزا بین خانواده بسیار زیاده. ٣. بیان اعتقادات در بعضی قسمتها حالت کلیشهای زیادی داره و اذیتکنندهاست و مزه رمان رو تحت تاثیر قرار میده. برای مثال {من اصلا لاک نزده بودم. صبح اول وقت رسیدم مدرسه، نفهمیدم خانم ضیایی از ته حیاط چطور متوجه وارد شدن من شد. از همان جایی که بود، به سرعت به سمتم آمد، باد افتاده بود توی چادرش. گفتم الان میآید و مقنعهام را برمیدارد و موهایم را چنگ میزند و میاندازد زمین و میکشیدم به هر جایی که دلش میخواهد. کافی بود حس کند یک خال لاک روی ناخون های کسی است. نیازی به اسب و جاروی جادوگرها نداشت، چون سرعتش از سرعت اسب و سریعترین دوندهها و خزندهها و پرندهها و چرندهها هم بیشتر میشد} ٣. افکار و توهمات عاشقانه برای نوجوان مناسب نیست اگرچه در نهایت با نتیجه گیری مثبت سعی در تصحیح افکار و تصمیم ها داره ۴. کتاب در بیشتر رویدادها، ابتدا کار و فکر و تصمیم اشتباه رو کامل بیان میکنه و بعد در روند داستان به تصحیح و هدایت شخصیت به سمت درست میپردازه و این برای نوجوانی که بعضی مسائل رو هنوز تجربه نکرده میتونه بدآموزی داشته باشه!
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.