یادداشت امیرمحمد سالاروند

                دوستش داشتم و شاید باز هم بعدها بخوانمش. 
اسمِ تمیزِ درستِ تمامی دارد. موضوعش مرا با خود می‌کشانْد؛ جن‌ها جناب شمس را رها نمی‌کنند! بدجور پیله کرده‌اند.
کلیشه و شعار و حرف‌های بزرگ‌بزرگ هم لابه‌لایش هست -که کاش نبود- یک جاهایی هم عجله داشته و تندتند گفته و گذشته -که کاش کشش می‌داد- 
می‌شود تأویلی سیاسی از قصه به دست داد. می‌شود هم هیچ پیِ تأویل نرفت و ظاهر متن را گرفت. می‌شود گفت داستانی است درباره‌ی قتل‌های زنجیره‌ای و آزار نویسندگان -با اینکه جمله‌ای در این باب نگفته- می‌شود از این تأویل شاکی شد و لذت قصه‌ی صرف را یادآوری کرد -ماجرای نویسنده و جن‌ها- بدون هیچ استعاره‌ و تمثیلی.
کتاب ساده‌ای است ولی از هر جایی که نگاهش می‌کنم، دوستش دارم. 
        
(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.