یادداشت رعنا حشمتی

کلاف آرزوها
        بنظرم فوق‌العاده نوشته شده بود. گرچه اذیت‌کننده، گرچه خیلی...
ساعت ۱۲ شب تازه شروعش کردم، با این فکر که یکی دو صفحه بخونم که خسته شم، بخوابم، و کتاب شروع شده باشه تا فردا صبح توی اتوبوس بتونم ادامه‌ش بدم. اما الان که دو و بیست دقیقه ست، نشسته‌ام، فکر می‌کنم، قلبم کمی شکسته، و کتاب در یک نشست تموم شده...
      

0

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.