یادداشت

کلاف آرزوها
        بنظرم فوق‌العاده نوشته شده بود. گرچه اذیت‌کننده، گرچه خیلی...
ساعت ۱۲ شب تازه شروعش کردم، با این فکر که یکی دو صفحه بخونم که خسته شم، بخوابم، و کتاب شروع شده باشه تا فردا صبح توی اتوبوس بتونم ادامه‌ش بدم. اما الان که دو و بیست دقیقه ست، نشسته‌ام، فکر می‌کنم، قلبم کمی شکسته، و کتاب در یک نشست تموم شده...
      

0

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.