یادداشت ماه آسمان 🇵🇸

قصه‌های همیشگی؛ اکسیر جادویی
        چشمم داره از حدقه در میاد، تمومش کردم.
با فاصله این جلد برام بهترین جلد بود، این مسیر زیبا و دوست داشتنی بود و باز هم یه پایان غافلگیر کننده داشت البته، نه به اندازه‌ی جلد قبلی، انصافا جلد قبل آخرش خیلی خوب بود.
این جلد از مسیر لذت بردم.از الکس‌ که کمتر ازخود راضی بود، از کانر که دارم بهش علاقه‌مند میشم، که عاقل تر شده ، بزرگتر شده و پخته‌تر، از مامان غازه که همش فکر میکنم خودش غازه، از رابین لاکسلی که خیلی خل‌و چله(رابین نسخه‌ی روزی روزگاری خیلی بهتره)، از پیتر‌پن و پسر های گمشده و از شنل قرمزی، چه شخصیت جذابی خلق کرده این کالفر.....
کاش یه اکسیر بود، یا صدای جادویی مو (کتاب سیاه دل) من رو برمی‌داشت میبرد تو دل کتاب....
      
131

21

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.