یادداشت محمدامین اکبری

        به نام او

«آنجا که نامی نیست» مجموعه غزل یوسفعلی میرشکاک بی‌شک یکی از بهترین مجموعه شعرهای سالهای اخیر است که متاسفانه با بی‌مهری روبرو شده. میرشکاک که به مشغله‌های قلمی بسیاری مبادرت ورزیده، مهمترین وجه هنری‌اش شاعری است و در بین تمام قوالب ادبی در غزل تبحر دارد. چیزی که با توجه به ظاهر پرجوش‌وخروشی که از او سراغ داریم عجیب می‌نماید. ولی با خواندن غزلهای او  بخصوص غزلهای این دفتر پی می بریم که تنها عشق است که می‌تواند روح عاصی او را مهار می‌کند. خود او در مقدمه کتاب با آن نثر منحصربفردش چنین می‌نویسد:
«با وجود این‌همه ناگواری، گویی در ازل بردوش‌بردن بار عشق و برپانگه‌داشتن  عَلم یاد و نام اساطیر عاشقانه، همچون سنگ سیزیف برای جان جنون‌مندان مقدّر شده است.»
و اما یک غزل از این دفتر؛

گفتی از اتفاقی که تازه‌ست، از کهن داستان جهان؛ عشق 
اتفاقی که همواره بوده‌است، باستانی‌ترین داستان عشق 

جز همین داستان هرچه خواندم، رنگ نیرنگ و بیهودگی داشت 
رنگ‌ها را گرفت و به من داد، رنج بیرنگي جاودان؛ عشق 

من زمین تھی دست بودم، از گران باری و تیرگی مست 
روشنم کرد و پرواز آموخت، برد آن سوتر از آسمان، عشق 

پهن دشت شگرف بهشت است وسعت تنگنایی که دارد 
لامكان است جایی که دارد درنگنجد به شرح و بیان عشق 

در همه نیستی سوی عشق است، سربه سر هستی‌ام نیستی باد 
بیکران هستی از نیستی زاد، پس چه ترسم من از بیکران عشق

عاشقی گربدانی چه چیزی‌ست، هر دوگیتی به چشمت پشیزی‌ست 
هردمت چون خدا رستخیزی‌ست، میشناسی خدا را؟ همان عشق

عاشقی کیمیای وجود است جسم وجان عشق را در سجود است 
عشق بنیان بود و نبود است کفر و دین، آشکار و نهان، عشق 

عشق کرده ست این نغمه را ساز، دیده پایان ره را در آغاز 
درکشیده‌است و در میکشد باز از می خویش رطل گران عشق 

سِر هستی تویی گرنباشی، پا توان بود اگر سر نباشی 
فقر باشی توانگر نباشی، تا کند فارغت زین و آن، عشق 

تا مرا بر زمین مرده دیدی، از فراسوی هستی رسیدی 
روح در قالب من دمیدی، آه ای مادر مهربان؛ عشق

پ.ن: به‌عنوان ناشر این اثر باید نوید بدهم چاپ دوم این دفتر با ویرایشی اساسی در دست نشر است و ان‌شاءالله به نمایشگاه خواهد رسید.
      
134

11

(0/1000)

نظرات

یکی دیگه از کتاباس رو خوندم که شعر سپید بود.
واقعا هیچجوره نتونستم بفهممش!!

0

شما از نشر شهرستان ادبید؟!

آقا چرا انقدر کمرنگ شدید این روزا؟ به جز پس از بیست سال هیچ خبری ازتون تو ویترین کتابفروشیا نیست..!
2

1

بله قربان بنده مدیر نشرم
عوضش نمایشگاه کتاب پرقدرت میایم انشاءالله 

1

به به.. ارادت🖐🏻

خیلی هم عالی. مشتاقیم ببینیم چه می‌کنید ((:
@Amin.Akbari 

0