یادداشت مسعود آذرباد

        کتابی به شدت سرگرم‌کننده و جذاب در ژانر جنایی‌معمایی که اتمسفر هم دارد و فضا و جغرافیای قشم و حوالی‌اش را به خوبی درآورده است و مخاطب را تا انتها با خودش می‌برد.
اما کتاب همینجا تمام می‌شود. چون نویسنده یک چیز بزرگ را فراموش کرده است.‌ در کتاب غلبه با تاریکی و شرّ است و جا برای هشدار و انذار ندارد. گویی خدا رفته است و انسان مانده است و خوی حیوانی‌اش. چاره هم تسلیم شدن دربرابر این خوی حیوانی است.
کتاب در بعضی نقاط تبدیل به اشاعه خلاف و خبط می‌شود و از کارکرد اصلی‌اش که همان قصه‌گویی است دور می‌شود. این ضعف بزرگی است که البته درام پرکشش و پرهیجان آن را پوشانده است اما نمی‌توان آن را ندید و از کنارش گذشت.
      

8

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.