بهتر انتخاب کن، بهتر بخوان

یادداشت سینا معروف

                بلند خواندن این کتاب برای من، به منزله حفظ آخرین سنگرهای مقاومت در برابر پذیرش باورهای نسل فرزندان نوجوانم هست. با خودرأیی و استبداد  پدرانه، راوی صوتی کتاب شده‌ام تا قبل از خواب دو پسر نوجوان و در ساعت‌های پایانی شب، به رسم کودکی‌شان، گوش‌ها را از موزیک‌های نسل زِدی پاک کنم و ذهن‌‌ها را به رویاهای دهه پنجاهی و شصتی  خودمان  نزدیک کنم. 
برای بچه‌هایی که قصه شب‌شان ماجراهای پوپو و می‌می‌نی بود و سواد خواندن‌شان با «خانه درختی» و «تام گیتس» و «کاپیتان زیرشلواری» همراه شد، گفتن و خواندن از کتاب‌های کانون پرورش فکری کودکان، مَثَل پیرمردهایی می‌شود که یادآوریِ قیمتِ ده‌‌شاهی پنیر  آن‌زمان‌شان، کُفری‌مان می‌کند. 
به باور خودم چون روایتِ جاریِ زندگی در هیچ داستانی به اندازه ماجراهای داستان‌های آقای مرادی کرمانی نیست، بهترین انتخاب برای پیوند این دو نسلِ نامربوط، مجموعه داستان‌های ایشان هست. 
کتاب لبخند انار، wowناک نیست. تِرِند و مُدِ روز محفل‌های کتابخوانی نیست. جایی برای نقدهای پیچیده و ماورایی ندارد. لبخند انار ( و به طور کلی، داستان‌های آقای هوشنگ مرادی کرمانی)، به صمیمی‌ترین و صادقانه‌ترین شکل، ماجراهای دورانی را که ما به خیال خودمان، خوش‌حال‌ترین روزگار را داشته‌ایم،  تعریف می‌کند. 
مجموعه داستان‌های کوتاه این کتاب، حال و هوای محله‌ها و کوچه‌های قدیم با کسب‌وکارهای محلی و سبک زندگی دورهمی همسایه‌ها و شلوغی کوچه‌ها را تصویر می‌کند که برای نوستالژی‌پَرَستانی مثل من، داروی آرام‌بخش قبل از خواب حساب می‌شود. 
احساس می‌کنم با بلندخوانی این کتاب‌، به جای تلاشی برای همدل شدن با نوجوانان خانه، بیشتر مرهمی بر احوال غریب خودم با روزگارِ حال می‌گذارم. 
بهتر است به گیرنده‌ها دست نزنم، اشکال از فرستنده است. 
        
(0/1000)

نظرات

چه یاداشت خوبی! 
ازتون یاد گرفتم. 🙏
1
بزرگوارین. شما خودتون استادین.
ممنونم 🙏