یادداشت Mohammad Sadeq Alizadeh

سازمان سیاسی بهاییت 1979-1892
یک گزاره چ
        یک گزاره چهار کلمه‌ای مهیج! تمام حرف حساب کتاب یک گزاره چهار کلمه‌ای‌ست: «بهاییت یک سازمان است!» همین گزاره چهار کلمه‌ای که البته از یک سیر تاریخی مفصل روغن‌کشی شده این واقعیت را روشن می‌کند که این فرقه پیش و بیش از آنکه یک عقیده باشد یک فرقه یا سازمان سیاسی است همان‌گونه که سازمان مجاهدین خلق پیش و پس از انقلاب یک «سازمان سیاسی» بود یا آژانس یهود پیش و پس از تشکیل اسرائیل یا حتی حزبِ تودۀ پیش و پس از انقلاب! از این جهت بهاییت هم یک سازمان است و قائم به روابط سازمانی. این روابط اگر باشند کانسپت و مفهوم «بهاییت» هم هست و اگر نباشند این کانسپت هم نیست. 

تحلیل و نگاه کردن به بهاییت از این منظر باب دیگری در تحلیل این فرقه یا سازمان باز می‌کند. بابی که حالا خیلی از کنش‌های این فرقه نه فقط قبل از انقلاب با دستگاه پهلوی بلکه با آژانس یهود و دستگاه سیاسیِ قیمومیت بریتانیای کبیر در فلسطینِ پیش از تشکیل رژیم صهیونیستی هم قابل فهم و توجیه است. از همین منظر هم نفوذ این سازمان در دستگاه سیاسیِ و امنیتیِ پهلوی دوم به‌خصوص در دو دهۀ آخر عمر دستگاه پهلوی معنادارتر می‌شود به‌ویژه که یک چهرۀ بهایی(امیرعباس هویدا) از سال چهل‌وسه تا پنجاه‌وشش نخست‌وزیر ایران بوده. 

فارغ از بُعد فقهی و  اینکه فقه شیعه چه موضعی در برابر بابیت و بهاییت دارد اما فقط با نگاه سازمانی است که نفوذ دستگاه بهاییت در رأس دستگاه پهلوی قابل تحلیل و توجیه است. این دقیقا همان رفتاری‌ست که سازمان مجاهدین خلق و حزب توده هم در دستگاه پهلوی آن را انجام می‌دادند و هم بعد از پیروزی انقلاب با جمهوری اسلامی آن در پیش گرفتند. سازمان دانستن و سازمان تحلیل کردن بهاییت چشم‌اندازی واقعی به این جریان است که می‌خواهد خود و کنش‌هایش را پشت یک نقاب عقیدتی پنهان کند؛ درست نقطۀ مقابل سایر اقلیت‌های دینی و مذهبیِ موجود در ایران.

سازمان سیاسی بهاییت در جایزه جلال سال گذشته برگزیدهٔ بخش مستندنگاری شده. نقطهٔ شروع بهاییت هم جالب است بدانید که با تروریسم و ترور ناصرالدین شاه بوده و اصولا یک علت مهم سخت‌گیری دستگاه قاجار به بابیت و تداومش‌ بهاییت هم همین رفتار تروریستی بوده.
      
2

1

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.