یادداشت
1401/3/30
4.0
3
کتابِ واقعاً خوبییه. ما با ریحانهمون درگیرِ این موضوع بودهایم که هر چی قصه براش میخوندیم، باز خوندنِ قصهٔ دیگهای رو تقاضا میکرد. وقتی همسرم این کتابو براش خوند، بعدش دیدیم دخترکمون هم به صرافتِ کتابقصه درست کردن افتاده. این ماجرا برای چند ماه پیشه؛ و هنوز البته تداوم داره. این چند شبِ قدر، دخترکم به کتابِ قرآن و کتابِ دعا درست کردن مشغول بود! دخترکِ چاهارسالونیمه، من و همسرمو مجبور میکرد حرفاشو روی بریدهکاغذهایی که درست کرده بود، بنویسیم. اونها رو کنار هم میچسبوند و کتابِ قرآن و دعا تولید میکرد! و من حالا که باز این قصه رو براش میخوندم با خودم واگویه میکردم که: باز گلی به گوشهٔ جمالِ خرگوشکوچولو! که همهٔ زحمتِ کتابنوشتنشو خودش کشید و بابا مامانشو به کتابت مجبور نمیکرد! ...والا!!!
0
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.