یادداشت فاطمه رجائی
1402/3/14
وقتی عشق یا غمی عمیق، قلب کسی را فرا میگیرد، قدرتی شگرف پیدا میکند. . در این کتاب آنه و گیلبرت عروسی میکنن و برای زندگی به خانه کوچک شان در بندر فورویندز میروند، خانه ای که پناهگاه شادی هایشان میشود و البته غم هایشان « گویا مقدر بود که هر خوشی ای، سایه های کمرنگی از اندوه نیز به همراه آورد.» . شخصیت هایی دل نشین مثل کاپیتان جیم، دوشیزه کورنیلیا و لسلی مور، آنها را همراهی میکنند و هرکدام داستانی دارند. _کاپیتان جیم: به قول کورنیلیا برایانت هر دوی ما از یک رگ و ریشه ایم. آنی با تعجب گفت: از یک رگ و ریشه ایم؟ _ بله. کورنیلیا مردم را به دو دسته تقسیم میکند؛ آنها که از رگ و ریشه خودش اند و آنهایی که نیستند. اگر یک نفر با تو رو به رو شود، افکارش با تو یکی باشد و از همان چیزهایی که تو خوشت می آید، خوشش بیاید، پس با تو همرگ و ریشه است. . بین کتاب های این مجموعه تا اینجا، خانه رویاها برای من قشنگترین بوده.💛 به نظرم این کتاب تا حدی به قصر آبی خانم مونتگمری شباهت داره. * عکس بالا سمت راست مربوط به فیلم آنشرلی با بازی Megan Follows است. . _ کتاب پنجم آنشرلی . ۰۲/۳/۱۴
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.