یادداشت مجید اسطیری

پیامبران جدید سرمایه
        کتاب درباره چهار سرمایه دار خاص است که هر کدام به نوعی جایگاه ایدئولوژی سازی دست یافته اند: شریل سندبرگ (مدیر ارشد عملیاتی فیس‌بوک)، جان مک‌کی (مدیر ارشد اجرایی هول فودز)، اپرا وینفری (غول رسانه‌ای)، و بیل و ملیندا گیتس(بنیان‌گذاران بنیاد گیتس)

نویسنده میگوید این چهار نفر داستان های جدیدی برای جهان تعریف میکنند که به نوعی تعارضات و خشونتهای موجود در ذات سرمایه داری را پنهان میکنند و به آن وجهه ای اخلاقی میبخشند

"شریل سندبرگ خاطره خود از گوگل را بیان می‌کند. زمانی که روزهای آخر بارداری خود را می‌گذارند به حالی دردناک افتاد و نفس نفس میزد. همان لحظه به ذهنش رسید که «لعنتی، گوگل به یک پارکینگ مخصوص زنان باردار نیاز دارد!»
او به سمت اتاق رییس رفت و تقاضایش را مطرح کرد. وجود یک زن باردار در رده های بالا موجب تغییر شد. سندبرگ دیگر باردار نیست و در گوگل نیز کار نمی‌کند اما پارکینگ زنان باردار همچنان در گوگل وجود دارد."
شریل سندبرگ با این نمونه ها میکوشد زنان فمینیست را تشویق کند تا به جای تلاش برای بهبود وضعیت عمومی زنان در جامعه، سعی کنند خودشان به جایگاه های مدیریتی بالاتری برسند. اما نویسنده مواردی را ذکر میکند که زنان پس از قرار گرفتن در جایگاه های مدیریتی بالا تصمیماتی علیه همجنسانشان گرفته اند و به این ترتیب رویکرد شریل سندبرگ را نقد میکند.

"نکته عجیب داستان «سرمایه‌داری وجدان مندانه» کمبود شرکتهای قدیمی منطبق با این تفکر است. در طول سالها تاجران بسیاری عناصر اصلی فلسفه سرمایه‌داری وجدان مندانه را داشته اند اما این حقیقت که هیچکدام از این اصول از آزمون زمان سربلند بیرون نیامده‌اند نشان دهنده تأثیرات طولانی مدت «رقابت» است نه طمع یا تنبلی. مهم نیست که صاحب کسب و کار چقدر با وجدان باشد، اگر با بازاری رقابتی مواجه شود یگانه انتخابش زیر پا گذاشتن اصول است."
جان مک کی کسب و کار عظیم خودش را یک سرمایه داری وجدان مندانه میداند که در آن پرداختی فاصله حقوق مدیران رده بالا و کارگران رده پایین خیلی کمتر از فاصله حقوق شاغلان والمارت است. اما نویسنده نشان میدهد علیرغم این شعارها، "رقابت" اصول خودش را به هر حال به هول فودز نیز تحمیل میکند و بیشترین فشار به کارگران رده پایین وارد میشود.

"تجدید ساختار نئولیبرالی مستلزم تبدیل کردن مسایل اجتماعی به مشکلات فردی است. منبع توجه در نئولیبرالیسم «خود» است.
کسب و کار «اُپرا وینفری» تمرکز نئولیبرالیسم روی خود را تقویت می‌کند. بنگاه اقتصادی اُپرا وینفری مجموعه‌ای از کردارهای ایدئولوژیک است که به مشروعیت بخشی به دنیایی کمک می‌کند که آکنده از نابرابری است و با ترویج نوعی پیکربندی از «خود» که با این دنیا سازگار است فرصت‌ها را کاهش می‌دهد."
اُپرا وینفری به شما کمک میکند در آخرالزمان بی رحمانه ای که سرمایه داری برایتان ساخته است همه تقصیرها را به عهده "خود" بدانید. و دیگر هیچ!

"بنیاد بیل گیتس به دنبال استفاده از سازوکارهای بازار در آموزش عمومی است. فکر پشت ماجرا آن است که با استفاده از منطق بازار در نظام آموزشی، رقابت، تمام مدارس را به عملکرد بهتر وامی‌دارد. با اداره مدارس به همان شیوه «شرکت ها»، نظامی ایجاد می‌شود که هر مدرسه عمومی یک قراداد عملکرد خواهد داشت که مردم اداره کننده آن آزادی عمل دارند تا آن را مدیریت کنند. اگر موفق نشدند باید در مدرسه را تخته کنند!"
بیل گیتس عزیز!
      
2

1

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.