یادداشت سارا 🦋

سارا 🦋

1403/01/14

                شروع داستان از زبان پسری به نام "خوآن پرثیادو" هست که در جست و جوی پدری که هرگز ندیده به روستای "کومالا" مسافرت کرده: جایی که به طرز عجیبی خالی از سکنه و ساکت به نظر می‌رسه و در عین حال هیچ لحظه‌ای نیست که خوآن سر و صدا و نجوای آدم‌ها رو نشنوه.
طولی نمی‌کشه که خوآن پی ببره ساکنان این روستا مردم عادی نیستند. بلکه مردگانی آواره و بلاتکلیفن که نه به عذاب جهنم محکوم می‌شن و نه به بهشت راهی دارن؛ این‌ها تو برزخ بلاتکلیف موندن و رنج می‌کشن. چرا که هر کدوم از اون‌ها بار گناهی به دوش داره که نمی‌ذاره روحش بعد از مرگ به آرامش برسه‌.

توی این کتاب مرز واضحی بین شخصیت‌ (راوی) و اتفاق‌ها وجود نداره و به خاطر پرش‌های زمانی متعدد تو دسته کتاب‌های سخت‌خوان قرار می‌گیره. از طرفی احتمالا در سبک رئالیسم جادویی  یا سورئال قرار بگیره؟! (زیاد از معیارای این طبقه‌بندی‌ها سر در نمی‌آرم فقط بدونید با ترکیبی از واقعیت و استعاره و تخیل مواجه هستیم) سبکی که من خیلی طرف‌دارش نیستم ولی این یکی ارزش خوندن داشت!

اگه با این تفاسیر به خوندن پدرو پارامو علاقه‌مند شدین توصیه می‌کنم یه برگه کنار دستتون بذارید و اسامی و نقششون رو یادداشت کنید. چون در نهایت باید تمام اطلاعات شلخته‌ای که از کتاب به دست آوردید کنار هم بیارید تا به معنی داستان و منظور نویسنده برسید. بهتره در حد امکان بدون وقفه و با دقت خونده بشه. امیدوارم براتون مفید بوده باشه.
        
(0/1000)

نظرات

من خودم پدرو پارامو رو چند سال پیش خوانده بودم و به عنوان اولین متنی که از رئالیسم جادویی می‌خواندم، تحقیقا هیچ چیز درست‌وحسابی‌ای از متن دستگیرم نشد.
می‌خواستم تجربهٔ شما رو بدونم در این مورد: شنیدم ترجمهٔ احمد گلشیری، اومده بین موقعیت‌هایی که در واقعیت است و موقعیت‌هایی که در جهان مردگان است، تاجایی که یادم است، با ایتالیک و عادی نوشتن تفاوت گذاشته. من یادمه نسخهٔ دیجیتال ماهی را می‌خواندم و بین این دو موقعیت تفاوتی نبود. شما بدون این تمایز هم تونستید اثر رو بخونید و بفهمیدش؟ 
3
سارا 🦋

1403/01/14

طبق تجربه‌‌های قبلی می‌دونستم که دقت به ترتیب وقوع اتفاقات و مشخصاتی که افراد رو از هم متمایز می‌کنه (اون مشخصات بیشتر درباره حال و هوای اون شخص هست) برای فهم کتاب کمک کنندست. و در همین راستا برای این که زمان و مکان از دست در نره هرچه قدر با وقفه‌ کمتری خونده شه بهتره. به خاطر همین زیاد گیج نشدم.

حالا درباره ترجمه: من چاپ هفتم کتاب از نشر ماهی رو داشتم. از اون‌جایی که همه راوی‌ها مُردن پس عملا تمایز قائل شدن بین مُرده و زنده‌ها ممکن نیست. اما چیزی که نشر ماهی با فونت متفاوت و ایتالیک مشخص کرده بود نجواهایی بود که پدرو یا بقیه راوی‌ها حین صحبت، از جانب بقیه مُرده‌ها می‌شنیدن.
مثلا منو شما داریم حرف می‌زنیم و مکالمات ما بدون ذکر اسممون با فونت عادی نوشته شده و هم‌زمان صدای فرد سومی هم به گوش ما می‌رسه که جزئی از مکالمات ما نیست اما چون قراره به خواننده منتقل شه با فونت ایتالیک بین مکالمات ما اومده.
امیدوارم تونسته باشم منظورمو برسونم😂💔 
و تشکر از شما، راهنمایی مفیدی بود🤝🙏
@Khsrvsara 
سارا 🦋

1403/01/14

خواهش می‌کنم🌱
@SAH.Hashemi04