یادداشت

جنگل ابر
        این کتاب تا اینجا بهترین جلد این مجموعه بود. داستان دارد سر و شکل و پیشینهٔ خودش را پیدا می‌کند و همه چیز واضح‌تر می‌شود. تا ببینیم که جلد آخر چه چیزی در آستین دارد!

فارغ از فضای خون‌آشامی‌، توصیفاتی که درمورد وضعیتشون تو جنگل ابر داشت، من رو یاد حال خودم و دوستام در دشت لار می‌انداخت. که پارسال دچار خشم طبیعت شده بودیم و گرچه وقتی الان برای کسی وضعیت رو تعریف می‌کنم بنظر عادی می‌آید، و اونقدرا هم ترسناک نیست، ولی برای من تجربهٔ استیصالی غیرقابل تحمل بود. استیصالی که حس می‌کردم دیگه اینجا آخر خطه و زندگیم داره همینجا تموم می‌شه. و سیامک گلشیری این احساس رو خیلی خوب و دقیق توصیف کرده بود.
      
4

12

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.