یادداشت

پالپ
        بنظرم نوشته های بوکفسکی را یا اصلا نباید خواند یا اگر قصد مطالعه آثار این نویسنده خاص را داریم باید ترجمه دقیق(بدون سانسور) و یا متن زبان اصلی را تهیه کنیم!
شهرت نوشته های بوکفسکی به استخدام کلمات خاص و بی قیدی نوشته های اوست و قطعا "عامه پسندِ" ترجمه پیمان خاکسار که اتفاقا یدطولایی در دست بردن و تغییر در نوشته های نویسنده بخت برگشته دارد،نمیتواند گزینه مناسبی برای مطالعه آخرین اثر این نویسنده باشد.
برای همین هر طور شده ترجمه آرش یگانه را تهیه کردم که اتفاقا در مقدمه اش نقد خیلی خوبی به ترجمه خاکسار زده.

"پالپ" داستانی است درباره مرگ و بوکفسکی مرگ را به شکل زنی زیبا و فریبنده توصیف کرده که امکان فرار از او غیر ممکن است و "نیک بلان" شخصیت اصلی داستان میباشد که شباهت های واضح و غیر قابل صرف نظری به نویسنده دارد که میتوان گفت بدل پلیسی خود اوست! 

"پالپ" کتاب روان و خوشخوانیست و برای زمانی که از خواندن کتابهای پیچیده و فلسفی خسته شده اید گزینه خوبی میتواند باشد.
اعتراف میکنم چند جای داستان کتاب را بسته و برای دقایقی بلند بلند خندیدم!و هنوز هم وقتی یاد بعضی اتفاقات داستان می افتم خنده ام میگیرد!
بله 
سوگنامه خودنوشت بوکفسکی با موضوع محوری مرگ که بارها شما را به خنده می اندازد!
      
6

2

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.