یادداشت
1403/4/14
این کتاب داستانی نیست که راوی شروع کنه به تعریف کردن و از چیزهایی که پشت سر گذرونده و از عشق غم انگیزش صحبت کنه... در واقع میشه گفت که راوی هجوم خاطرات، احساسات و حرف های نگفته رو به ذهنش روی کاغذ پیاده کرده؛ همونقدر درهم و بی اسارت قالب سیر زمانی، و همونقدر عمیق و صادقانه. کتاب سراسر توصیف و استعاره است و نادر ابراهیمی واقعا قشنگ توصیف میکنه و از استعاره استفاده میکنه. گرچه یه جاهایی این استعاره ها زیاد و درکش سخت بود و خب اگر روانتر و مفهومتر بود لذت مطالعه کتاب بیشتر میشد. ولی از اون کتابهایی بود که از خط به خطش دوست داشتم بریده کتاب بذارم:) خداروشکر که نادر ابراهیمی به همینقدر نوشتن برای این کتاب بسنده کرده وگرنه قلب من بیشتر از این تاب نمیآورد...
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.