یادداشت نیکتا خرامان
1401/12/16
《او گفت انسان بودن مثل این است کودکی باشی که روز کریسمس یک قلعهی واقعا باشکوه هدیه گرفته. و روی جعبه یک عکس بینقص از این قلعه باشد و چنان دنیای انسانی کامل به نظر برسد که تو بیشتر از هر چیزی دلت بخواهد با این قلعه و شوالیهها و شاهزاده خانمها بازی کنی، اما تنها مشکل این است که قلعه هنوز ساخته نشده. به شکل قطعههای کوچک ظریف است و اگرچه کتابچهی دستورالعمل دارد، تو آن را نمیفهمی. و والدینت یا خاله سیلوی هم نمیفهمند. بنابراین تو فقط کنار قلعهی ایدهآل روی جعبه که هیچ کس هرگز نمیتواند بسازد، گریه میکنی.》
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.