یادداشت محسن خیابانی

                نوجوانی كم‌رو و چاق به نام «استنلی»، به خاطر جرمی كه مرتكب نشده، محكوم می‌گردد تا به اردوگاه بازپروری نوجوانان «گرين ليک»، برود. اين اردوگاه در صحرایی كويری و لم‌يزرع، در ايالت تگزاس واقع است، او تقصير اصلی اين اتفاق را بر گردن بداقبالی خود (كه در خانوادۀ آنها مسئله‌ای ارثی و بازمانده از پدر پدربزرگش تلقی می‌شود!) می‌اندازد...
«لوئیس سکر» اصولاً به روایت ماجراهای نوجوانان پردردسر علاقه دارد و «گودال‌ها» هم درباره یک نوجوان چاق و بی‌عرضه است که ناخواسته به دردسر می‌افتد! داستان فضای خاصی دارد و همواره در مرز باریک رئالیسم و فانتزی حرکت می‌کند که خب هیچ ربطی هم به رئالیسم جادویی و سوررئالیسم ندارد! دوستی خاصی که بین استنلی و «زیرو» (یکی از نوجوانان اردوگاه) شکل می‌گیرد از هر قلمی برنمی‌آید. گودال‌ها نه‌تنها برای نوجوانان، بلکه برای بزرگسالان، ارزش خواندن دارد.
        
(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.