بهتر انتخاب کن، بهتر بخوان

یادداشت فاطمه نجفی

                الان که دارم این متن رو می‌نویسم تازه اذان رو به افق اهواز گفتن
تقریبا یک روز میشه که این کتاب رو شروع کردم و با مستوره ی داستان همراه شدم خیلی جاها حرص خوردم با اینکه هنوز کلی مسیر همراهی مونده تنها چیزی که بهش رسیدم از زاویه ی بیرون همه ممکن رفتار دو نفر رو شماتت کنیم ولی هر دو مقصرن
البته بگم تا ص ۱۰۲خوندم دلم طاقت نیاورد ننویسم عجیب هر ص خوانش این کتاب مثل فیلم سینمایی با افرادی ک چهره هاشون تو ذهنم مجسم هست از جلو چشمام میگذره 
        
(0/1000)

نظرات

ممنونم از ابراز نظرتون
1
ممنون از شما