یادداشت امیرحسین انصاری

                این کتاب شامل دو داستان کوتاه است. داستان اول درباره‌ی یک نوازنده‌ی خردسال است و نویسنده صحنه‌ی نمایش او در یک تالار را تصویرسازی می‌کند. کاری که توماس مان در آن مهارت دارد و در داستان‌های دیگرش هم این کار را انجام داده است. در داستان دوم نیز با خانواده‌ای مواجه هستیم که به سفر رفته‌اند. قسمت اعظم این داستان هم در یک سالن نمایش رقم می‌خورد و این‌بار به‌جای نوازنده‌ای خردسال، شعبده‌ای بازی میانسال به‌روی صحنه می‌آید. توصیفات و تصویرسازی نویسنده از اجرا و تماشاگران به‌قدری دقیق و روشن است که خواننده می‌تواند خودش را داخل سالن و در حال تماشای نمایش تصور کند.
در داستان دوم نویسنده در تلاش است تصویری از آلمان و اینالیا در آن سال‌ها(بین دو جنگ جهانی) بدهد و تغییرات اجتماعی سیاسی را نشان بدهد که در صورت علاقه می‌توان نقد و تحلیل مفصل آن‌را در جایی دیگر مطالعه کرد.
همچنین لازم به ذکر است که متن کتاب و لحن آن کمی متفاوت بوده و خیلی روان و صریح نیست. نمی‌دانم این ناشی از زبان آلمانی، قلم توماس مان یا مترجم است، ولی این لحن هم دقت بالاتری در رساندن مطلب دارد و هم در عوض فهمش را کمی دشوارتر می‌کند.
        
(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.