یادداشت سیدحمیدرضا قادری
1401/9/3
به نام خدا ۱ در تحلیل فیلم، سه پرسش اساسی پیش روی ماست: فیلم چه میگوید؟ فیلم چگونه میگوید؟ فیلم چه تاثیری میگذارد؟ هر منتقد یا تحلیلگر فیلمی معمولاً مشغول نوشتن درباره پاسخ به این سه پرسش است حتی اگر به این منظمی نیندیشد یا ننویسد. ساعتها میشود درباره اهمیتی این سه پرسش - بگذارید بگویم W.H.W یا سهچه - حرف زد. اما متنی که پاسخ این سه پرسش را داشته باشد، تازه وارد گود ارزیابی و ارزشیابی میشود. تا قبلش، یا مرور است، همان ریویو، یا هرچه هست، نقد و تحلیل نیست و بهتر است بر سردرش بنویسند: به بهانه اکران فلان فیلم ۲ متنی که سراسرش پاسخ به آن سه پرسش است تازه خودش میشود سوژه نقد. یعنی وقتی نقد یک فیلم میشود اثر ادبی یا ژانری مستقل از فیلم که درباره آن متن نقد بپرسیم: منتقد چه میگوید؟ منتقد چگونه میگوید؟ منتقد چه تاثیری بر دیگران میگذارد؟ جالب است، نه؟ ۳ حالا این دو فراز اول، ماحصل خواندن این کتاب قطع پالتویی خوشخوان است که خوب ترجمه و چاپ شده. کتاب، در واقع پیشنهاد نویسنده است به خوانندگانش که چطوری کتاب بخوانید ولی پیشنهادات و تحلیلهایش به کار من عشق فیلم خیلی آمد. ۴ مشکل این کتابها یک مشکل ازلی-ابدی در ادبیات تطبیقی است. کتاب را نویسنده انگلیسیزبان بر اساس شاهدمثالهایی از دل ادبیات انگلیسی نوشته که خیلیهایش ترجمه نشدهاند و حتی اگر بشوند هم لطفی که در زبان اصلی بوده از دست میرود. با این حال تنه اصلی کتاب برای اهلش بسیار نکات آموزنده دارد. خواندنش را از دست ندهید اگر به چیزی فراتر از خواندن و تمامکردن کتابها نیاز دارید.
(0/1000)
عاطفه حیدریان
1401/11/10
0