بهتر انتخاب کن، بهتر بخوان

یادداشت مهدی کرامتی

                با این که هم از داستایوفسکی، تولستوی، محمود دولت آبادی، ویکتور هوگو و بسیاری دیگر، داستان خوانده‌ام، هنوز که هنوز است، نویسندهٔ مورد علاقهٔ من همین «سامرست‌موآم» است. برایش هیچ دلیل خاصی ندارم و این شاید فقط برای «صداقت» موج زنندهٔ نوشته‌های او ست. البته شاید کتاب «حاصل عمر» بتواند گواهی بر این احساس من باشد.

نباید از کتاب حاصل عمر توقع کتابی منسجم داشته باشیم: حاصل عمر کتابی است که سامرست‌موآم تمام حرف‌های نگفته‌اش را درون آن برملا می‌سازد. بخش اوّل کتاب به مسائل مختلفی مثل «ابتذال سیاست‌مداران» و «ساده‌لوحی عموم مردم» می‌پردازد. بخش دوّم کتاب به مطالب مختلفی دربارهٔ نویسندگی و نمایشنامه نویسی اختصاص دارد و سرانجام، بخش پایانی کتاب، دیدگاه‌های فلسفی سامرست‌موآم دربارهٔ «معنای زندگی» است. 

سامرست موآم یک داستان نویس است، اما همین داستان نویس، چنان که خودش می‌گوید، برای یافتن پاسخ سؤالش دربارهٔ معنای زندگی، شروع به خواندن آثار بزرگ فیلسوفان، تمامشان، می‌پردازد. نهایتاً جمع بندی تمام‌ آن مطالعات را در پایان این کتاب ارائه می‌کند. البته به نظر بنده نتیجه گیری پایانی کتاب، صحیح نیست و پاسخی که خودش می‌دهد، حتی همان طور که خودش هم اعتراف دارد، قانع کننده نیست، اما به هرحال، مطالب پایانی کتاب، بسیار سنجیده و بعضاً بسیار صحیح و کمیاب است و کمتر کسی را پیدا میکنید که با این حجم از صداقت و صراحت و سادگی، این دست مطالب را تقدیم خواننده کند. تردیدم ندارم که اگر خدایم عمر دهد، روزی دربارهٔ قسمت پایانی کتاب او خواهم نوشت. خیلی بیشتر ...
        
(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.