یادداشت مظفری
1401/8/22
4.7
16
بسمالله الرحمن الرحیم وقتی برای اولین بار قاب تلویزیون در قرار شاعرانه بیت رهبری، روی جوان قمی زوم شد و ترکیببند عاشوراییاش امام امت و حاضرین را به تحسین وا داشت، هیچکس فکر نمیکرد چندسال بعد همین جوان گمنام قمی یکی از شاعران طرازاول آئینی کشور شود. حالا دیگر کمتر کسی است که نام او را نشنیده باشد... کتاب چهارم شعرش، شانزده مثنوی و غزل است که به سبک سیدحمیدرضا برقعی، زندگی حضرت پدر را به تصویر میکشد. تعابیرجدید، دقیق، ساختار محکم شعرش، او را از بسیاری همقطارانش، متمایز میسازد. دعوتتان میکنم به شعر و شور و اشک... این بار روایت منظوم و رنجنامه امام اول ... میرود قصه ما سوی سرانجام آرام دفتر قصه ورق میخورد آرام آرام پ.ن۱: نفستان حق آقاسید... انشاءالله همیشه زبان، فکر، قلم و شعرتان در مسیر اهلبیت باشد. پ.ن۲: قطعات شعر را بارها در مراسمهای متفاوت شنیده بودم. خیلی دنبال متن کاملش گشتم که سرانجام جوینده، یابنده است. پ.ن۳: تعمدا غزلی در میان این مثنوی بلند، با وزن متفاوتی تحریر شدهاست. وزن انتخابی مثنوی، ضرباهنگی تند دارد، اما فصل سکوت بیست و پنجساله حضرت، آرام میشود... مانند رودی که پشت سد، از نفس میافتد. پ.ن۴: میدانم بعضی از ابیات گیر میکند که کمی با دقتنظر میشود درست خوانده شود، اینها اختیارات شاعری است، چند بیتی نیز در میان مثنوی، قافیه قطعه دارد که فقط در اشعار حمیدرضا برقعی دیده میشود. گاهی مضمون مهمتر از قافیه است.
6
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.