یادداشت فهیمه پورمحمدی
1400/10/23
کتاب در مورد یک کتابفروش به شدت درونگرا به نام ساراست که به قصد دیدن یک دوست مکاتبهای، ایمی، از سوئد راهی یک شهر کوچک در آمریکا میشه. متاسفانه ایمی قبل از رسیدن سارا فوت میکنه و سارا موفق به دیدنش نمیشه؛ اما مهربانی زیادی از مردم شهر میبینه و تصمیم میگیره برای جبران محبتها یک کتابفروشی در شهر کوچک بروکن ویل باز کنه. تا اینجا همهچیز عالیه، اما شخصیتپردازیها ضعیفه و ارتباطات بین شخصیتها در نیومده. مثلا سارا خیلی یکهو و بی دلیل عاشق یک نفر میشه، کلا نه عشق در نگاه اوله، نه کشش خاصی بینشون هست، اما سارا عاشقش میشه؛ مشخص نیست تام چشه، هر بار یک جور رفتار میکنه؛ تغییر ناگهانی کارولین اصلا در نیومده؛ و همینطور جاش که معلوم نیست چطور یکهو علایقش صد و هشتاد درجه تغییر میکنه. باقی شخصیتها هم، مثلا گریس و جرج و جن، کاملا کلیشهای هستن. در کل کتاب بسیار متوسطیه و به نظر میرسه صرفا به این خاطر مطرح شده که در مورد کتابها و کتابفروشیه. البته تبلیغات اینستاگرامی مترجم هم در این قضیه بی تاثیر نیست. ترجمه هم ایراد زیاد داره، اما در کل خوبه.
(0/1000)
فهیمه . مؤذن
1402/1/17
0