یادداشت

بدو دجله بدو: روایت سفر به عراق
مشغله‌های
        مشغله‌های کاری و خانوادگی فرصت کتاب‌خواندن را برایم محدود کرده. یک هفته درمیان معمولا مسافر تهرانم. از چند روز قبل برای ساعت ۴.۴۰ صبح بلیط گرفته‌ام، با این خیال که قبل جلسه چند ساعت فرصت دارم بخوابم. ساعت شروع جلسه، ۱۰صبح است. ساعت ۳.۳۰ بیدار می‌شوم. ۳.۴۵ آژانس آمده و ۴.۱۵ فرودگاه هستم.
 از دوستی خواهش کرده بودم کتاب بدو دجله بدو را از تهران برایم بخرد. خریده بود و سر راه تورقی کرده بود که ماحصلش شد دو هفته ماندن کتاب دست ایشان و خواننده اولش ایشان شد.
آنقدر لذت برده بود که بعد خودش داده بود خانمش بخواند.
جمعه که رفته بودیم تماشای سخنرانی سیدحسن در سینما، کتاب را آورد. چند صفحه را شنبه خواندم و دیدم شیرین است. شب قبل سفر تهران که دفتر و خودکار را از میز کارم می‌گذاشتم کیفم، کتاب را هم گذاشتم. هنگام نشستن روی صندلی هواپیما، کتاب را برداشتم و شروع کردم خواندن. هواپیما، فرودگاه، مترو، نمازخانه محل جلسه و سر جلسه.  ساعت ۱۰.۱۵ بود و ۱۵دقیقه گذشته از شروع که کتاب تمام شد و من یک سفر عراق با خانم معصومه صفائی رفته و برگشته بودم.
📕 سفر عراق 🇮🇶 آسان‌ترین سفر خارجی برای ایرانی‌هاست و اربعین هرسال موعدی است که با حقوق چند روز، یک ایرانی می‌تواند به سفر خارجی برود. جدای از اهمیت مسیر مشایه و خود مزارهای ائمه، سفر عراق می‌تواند همراه با سیر در فرهنگ و جامعه این کشور همراه باشد که برای  اکثریت قریب به اتفاق ایرانی‌ها اینطور نیست.
نویسنده کتاب، علاوه بر شهرهای زیارتی چندین شهر عراق از جمله بغداد و آثار فرهنگی و تاریخی آن را گشته و درون این مردم زندگی کرده و مشاهدات خود را نگاشته. همراهی آقای همسفر نویسنده باعث همراه شدن عکس با متن شده.
      
30

5

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.